شکوفه های هوا
رقصان اند
و
چه پیر می شود
گیسوان زمین
در نفس های سپید
آسمان
در گلویم
تلخ
می ماسد
چه آرام
کودک کار
در کارتن های خیس
خواب پرنیان
می بیند
و
چه نا آرام
من
در بستر بی خوابی
پهلو
به پهلو
می غلطم
انگار زمستان
به پایان نمی رسد
هرگز
مرضیه نیکویی